وحید شقاقی،: ساختارهای اقتصاد ایران فسادزا هستند
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۳۹۹۱۳
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان در روزنامه تعادل نوشت: در جهان برای مقابله با فساد از اقتصاد هوشمند استفاده میشود که در بستر بلاکچین تنظیم میشود. قراردادها هوشمند تنظیم میشود و، چون شفافیت دارد هیچ فردی در بالاترین سطح سیاسی کشور هم نمیتواند به محتوای آن قرارداد دسترسی داشته باشد. در جهان یک چنین اقداماتی برای مقابله با فساد انجام میشود، اما ساختارهای اقتصاد ایران فسادزا هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در فساد اینکه دنبال معلول رفتن، پاسخگو نخواهد بود. اتفاقی هم رخ نمیدهد جز اینکه ذهنیت مردم را آشفتهتر کرده و ادراک فساد را بالاتر میبرد. هر اندازه معلولها را در بحث فساد معرفی کنیم، اوضاع بدتر میشود، چرا که به جامعه این حس منتقل میشود که همه ارکان تصمیم ساز درگیر فساد شدهاند؛ لذا در بحث مقابله با فساد در همه جهان اولویت نخست بر مواردی، چون اصلاح ساختارها، اصلاح روندها، تقویت شفافیت و حاکمیت قانون تمرکز میشود. در اقتصاد ایران ریشههای فساد زیاد است، چون این ریشهها گسترده شده، مدام خبرهای مختلفی در خصوص گسترش فساد منتشر میشود. گهگاه شنیده میشود افرادی درگیر فساد شدهاند که برای افکار عمومی باورکردنی نیست. این روند، اما این نتیجه را منعکس میکند که در امر مقابله با فساد نباید به افراد توجه داشت و باید ساختارها را اصلاح کرد. در این یادداشت به برخی از ساختارهای اشتباه که در ایران محل اشکال و مفسده است، اشاره میکنم:
۱) هر زمان که در اقتصاد ایران به سمت نظام چند نرخی و چند قیمتی حرکت شده، مشکلات مفسدهزایی ایجاد شده است. حتی بسیاری از افراد که با واژگان انقلابی و دینی و... از آنها یاد میشود نیز دچار فساد شدند؛ بنابراین این تصور که فلانی به دلیل انقلابی بودن و تعلق دینی داشتن و... درگیر فساد نمیشود، اشتباه محض است. وقتی ساختارها فسادزا باشند، افراد خواه ناخواه درگیر آن میشوند. در کشوری مانند ایران هر زمان نظام چندنرخی شکل گرفت باید اطمینان داشت که فساد هم ایجاد میشود. در حال حاضر در بحث ارز، نظام ۳ نرخی در ایران وجود دارد. ارز ۲۸۵۰۰ تومانی، ارز ۳۸ هزار تومانی و نهایتا نرخ ارز بازار آزاد این ۳ نرخ را شکل میدهند. وقتی نظام ۳ نرخی وجود داشته باشد، شک نکنید از دل این نظام چند نرخی فسادهای فراوانی به وجود میآید. امروز بحث فساد در واردات چای مطرح شده، من به شما میگویم، این فساد در برابر سایر زمینههای فساد چندان قابل توجه نیست. اقتصادی که ۶۰ الی ۷۰ میلیارد دلار واردات دارد و بخش قابل توجهی از این اقلام با ارز دولتی تامین میشود، فسادزا هستند؛ بنابراین اولین عامل فساد نظام چند نرخی است.
۲) موضوع مهم بعدی که فساد ایجاد میکند، بحث فساد در تسهیلات کلان بانکی است. در اقتصادی که نرخ بهره حقیقی آن منفی است طبیعتا عطش زیادی برای دریافت تسهیلات کلان وجود دارد؛ چرا که تورم ۴۵ درصد است در حالی که نرخ سود ۲۳ درصد است. این فاصله بالای ۲۰ درصدی، عطش دریافت تسهیلات کلان را بیشتر میکند چرا که هر فردی تسهیلات کلان بگیرد فی البداهه بالای ۲۰ درصد سود میکند. در اقتصادی مانند ایران دریافت تسهیلات رانت است و طی سالهای اخیر این رانت در سطح کلان توزیع شده است. اگر مسوولان نظارتی ورود کنند پروندههای بسیاری در خصوص این تسهیلات رانتی تشکیل میشود.
۳) گزاره مهم بعدی که فساد میآفریند، مجوزها هستند. تا زمانی که مجوزها الکترونیکی و هوشمند نشده و شفافیتی در دریافت و صدور مجوزها وجود نداشته باشد، زمینههای فساد وجود خواهد داشت. در شهرداریها، سازمان محیط زیست و... که بحث صدور مجوزها در اختیار آنهاست، کلونیهای فساد شکل میگیرند. بخش عمدهای از مجوزهای صادر شده در کشور غیرشفاف بوده و الکترونیکی نیستند. زمانی که افراد به جای سیستمها، فرآیند صدور مجوز را راهبردی کنند، فساد هم وجود دارد.
۴) بحث اطلاعات هم زمینههای فساد دارد؛ چند ماه قبل بود که خبر رسید در بازار بورس، یک رانت اطلاعاتی مشخص بروز کرده است. در آن برهه دولت تصمیمی را اتخاذ کرد و ۳۰ روز افراد خاصی از این بخشنامه خبر داشتند و سایر سرمایهگذاران از این اطلاعات بیخبر بودند. هزاران میلیارد تومان در اثر این رانت اطلاعاتی به نفع برخی افراد و جریانات جابهجا شد. بسیاری از سهامداران خرد متضرر شدند و خون آنها مکیده شد. از این نوع رانتهای اطلاعاتی در اقتصاد ایران بسیار است. از سوی دیگر نظامهایی که در ارتقای سازمانی شفاف نیستند، فساد هم وجود خواهد داشت. شنیدهام بسیاری از پستهای کلیدی در اقتصاد و مدیریت ایران خرید و فروش میشوند. مثلا فلان شرکت اقتصادی برای هیاتمدیره و مدیرعامل و... پستهای خود را میفروشد.
۵) همان طور که اقتصاد، مقولهای علمی و تخصصی است، مقابله با مفاسد اقتصادی هم نیاز به تخصص، شفافیت و شایستگی دارد. فساد چای گیت نوک قله فساد در ایران است. تا زمانی که ساختارها اصلاح نشود، این فساد قطورتر میشود. در صدور مجوزها، در تسهیلات کلان، جابهجایی و ارتقای پستهای سازمانی، رانت اطلاعات و... این مفاسد گسترده وجود دارد. در ایران آزادی گردش اطلاعات وجود دارد، اما هم عملا اجرایی نشده است. دامنه وسیعی از اطلاعات پنهان در دولت وجود دارد که برای عدهای رانت ایجاد میکند. مقابله با فساد با بگیرند وببند و نمایشهای سطحی عملی نمیشود. این در حالی است که مقابله با فساد ذیل شعارهای آقای رییسی قرار داشت، اما عملا یک چنین مقابلهای صورت نگرفت. به جز برخی موارد جزیی در وزارت اقتصاد مانند تلاش برای شفافسازی صورتهای مالی شرکتهای دولتی در سایت کدال چیزی دیده نشد. در بحث صدور مجوزها، شفافیت اطلاعاتی، نظام تسهیلاتدهی شفاف و قراردادهای هوشمند و... اتفاق خاصی رخ نداده است.
۶) در جهان برای مقابله با فساد از اقتصاد هوشمند استفاده میشود که در بستر بلاکچین تنظیم میشود. قراردادها هوشمند تنظیم میشود و، چون شفافیت دارد هیچ فردی در بالاترین سطح سیاسی کشور هم نمیتواند به محتوای آن قرارداد دسترسی داشته باشد. در جهان یک چنین اقداماتی برای مقابله با فساد انجام میشود، اما ساختارهای اقتصاد ایران فسادزا هستند. در شرایط تحریمی هم با عناوینی، چون دور زدن تحریمها ریشههای جدیدی از فساد ایجاد شده است. به بهانه تحریم، همین قوانین دست و پا شکسته هم کنار گذاشته شده است. اما در شرایطی که مردم از منظر معیشتی گرفتاریهای بسیاری دارند، شنیدن خبر مفاسد اینچنینی مردم را آزرده خاطر میکند. عجیب این است که مردم و رسانهها اغلب از سرنوشت پروندهها مطلع نمیشوند و مشخص نمیشود فلان پرونده فساد چه سرانجامی یافته است. موضوع قیر رایگان سالهاست در بودجههای ایران وجود دارد و کارشناسان و مسوولان و نهادهای ناظر آن را فسادزا میدانند، اما همچنان این رانت فسادزا توزیع میشود. افراد بسیاری ارزهای ایران را برده و از کشور گریختهاند، نهایتا هم مشخص نشده است که چه بر سر پروندههای آنان آمده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اقتصاد ایران فساد وحید شقاقی شهری قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل برای مقابله با فساد فسادزا هستند اقتصاد ایران تسهیلات کلان تنظیم می شود صدور مجوز ساختار ها پرونده ها نظام چند ریشه ها مجوز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۳۹۹۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/